بیا این اللهم انی وقفت ها را کنار بگذاریم

بیا این التقی و النقی گفتن ها را کنار بگذاریم

بیا این یا سیدنا و مولاناها را فراموش کنیم

بگذار جایش بساط عاشقی پهن کنیم

بگذار فریاد بزنم و بگویم که چقدر عاشقت هستم

که بگویم عشقت رخنه کرده درتمام روحم

درتک تک سلول هایم 

در بند بند وجودم 

در این دل خانه خراب که یک پایش باب الجواد گیر کرده و یک پاپش باب القبله حرم ارباب

بگذار بازی کلمات را فراموش کنم

بگذار ارام حرف بزنم

بگذار آرام گریه کنم

بگذار بگویم که اگر نبودی من یقینا نبودم 

بگذار این اشک ها سرازیر شوند

بگذار بغض ها را رها کنم همین جا همگام با نسیم و خنکای نیمه شب

همین صحن قدس

همین حجره ی کوچک روبروی شبستان نهاوندی

همینجا که مامن و آرامگاه من بود در دوران سخت دانشجویی

همین شبستان که ٥سال پیش سه روز امدم مقیمت شدم 

آه که چقدر دلم تنگ است

آه که کاش عاشق نمی شدم و عاشقی نمی دانستم.


پ.ن١:

دلِ تشنه ای دارم ای عشق.!مرا زنده کن زیر اوار باران


پ.ن٢: 

پروانه وار به دور سر من به گردش است/حال و هوای نیمه شب.شب های کربلا


پ.ن٣:

آخر از باب الجوادت کربلایی می شوم.


که مرا سوز فراق است و تو گویی که تب است...

بیچاره ما که پیشِ تو از خاک کمتریم...

می گویم از کنار زیارت نرفته ها...

بگذار ,همین ,ها ,شب ,بیا ,بگویم ,ها را ,بیا این ,کنم بگذار ,آه که ,را فراموش

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

داستان های طنز(طنزستون) سایه های نور و.... سقف متحرک برقی جدیدترین تعبیر خواب های روز دنیا گروه برندینگ سلریت مرکز خدماتی آرامش اون روی سگ من نوستالژیک چاپ مهرسام راهنمای پرورش و نگهداری شترمرغ سوئیت همدان